و خدای من من روزه نمیگیرم، روزه نمیگیرم که ریا نباشد، یا شاید برای هزاران گناهی که ترکشان برایم سخت است نمیگیرم، شایدم قرصهایی که میخورم بهانهی من باشد...
اما این را میدانم که باید همهی طول سال ماه رمضانباشد، میدانم اگه یه روز گرسنه ماندم، اگه روزه تشنه ماندم همیشه امیدی به خوردم و آشامیدن داشته ام، اگر جایی ماشین نداشتم میدانستم که به زودی سوار ماشین میشوم، و این را بهتر میدانم که خیلیها هستند که هم گرسنه اند و هم تشنه، هم پیادهانو هم بیشتر از من کار میکنند و هم هیچ امیدی به غذا و آب و سوار شدن ندارند...
درک اینکه چه میکشند کسانی که اینگونه زندگی میکنند برای من تمام سال را رمضان خواهد کرد، و اما چه بگویم از خودم...
از منی که درد روحی ام مانع از لذت بردن از خوردن و نوشیدن و سوار شدن شده است...
چه بگویم جز شکر همیشگیه خدا...
خدایا شکرت...